روزگذرهای منِ معمولی

من این حروف نوشتم چنانکه غیر ندانست
تو هم ز روی کرامت چنان بخوان که تو دانی..

آخرین مطالب

۲۴ مطلب با موضوع «خاطره نویسی» ثبت شده است

و بعد ..

سه شنبه, ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۹:۰۶ ب.ظ

نمیدونم کدوم از خدا بی خبری اومد گفت گوشی هارو یه جوری بسازیم که درش باز نشه  بعد بی خبرای دیگه گفتن اره چه خوبه این مدلی بسازیم!  بعد گوشی من هنگ کنه  وباید انقدر تو هنگ بمونه تا خاموش شه. بعد من کار داشته باشم. بعد دنبال نسل اول گوشی ها تو خونه بگردم و بعد دنبال یه شارژر براش بعد با پیچ گوشتی سیم کارتم رو دربیارم بعدگوشی قدیمی چندتا دکمه اش کار نکنه و با بدبختی اس ام اس بدم "دلم تنگ شده" بعد گوشی قدیمی خاموش شه. ولی من موفق شده باشم به کسی که دلم براش تنگ شده بگم دلم برات تنگ شده :)

  • موافقین ۴ مخالفین ۰
  • ۲۸ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۱:۰۶
  • نیکی بیات

جناب پدر

جمعه, ۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۱:۴۰ ق.ظ
دیروز کنکور آزمایش ارشد داشتم. بابا میگه برسونمت میگم ممنون خودم میرم . میگه آخه باید از خیابون رد شی میگم بله رد میشم. میگه پس رد میکنمت از خیابون  خطرناکه. عصبانی میشم میگم آخه پدر من اگه با این سنم نتونم از خیابون رد شم پس کنکور دادنم برای چیه.
موقع رفتن تاکسی پیدا نمیشه و آژانس هم نیس و قرار میشه بابا من رو برسونه. بعد از کلی سفارشات و کیک شیری که به زور به خوردم داده پیاده میشم و میرم. نشسته ام در اتوبوس که به دانشکده مورد نظر برسم، سرم رو بالا میارم میبینم بابا در اتوبوس ایستاده. تا من رو میبینه صدا میزنه نییکی نیییکی. سریع میرم جلو که بیشتر صدا نکنه. میگیم چی شده؟ میگه من منتظر میمونم تا بیای . با کلی مکافات میفرستمش که بره خونه.
برگشتم خونه میگه نگران نباشی دخترم آزمایشی بوده. میگم بابا تو از من بیشتر نگرانی.
صبح صدای در رو میشنوم. بابا داره میره سر کار. میرم بغلش میکنم. نعمت کمی نیست یه همچین پدر مهربونی. دوستش دارم.
  • موافقین ۱ مخالفین ۰
  • ۱۷ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۱:۴۰
  • نیکی بیات

:)

دوشنبه, ۱۳ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۴:۴۷ ب.ظ
بهم گفتی خداحافظ
منم میگم خدا سعدی
که روی غنچه لبهات
بشینه طرح لبخندی
  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۱۳ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۶:۴۷
  • نیکی بیات

یک پیام ساده سرنوشت یک روز بی حوصله را عوض میکند...

پنجشنبه, ۹ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۷:۳۷ ق.ظ

نگرانی پروژه درسی، سلف پرمگس، ناهار نداشته و یک اس ام اس "کجایی" و چند دقیقه بعد جلوی در دانشگاه پیاده روی تا پارک مادر :)

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۰۹ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۷:۳۷
  • نیکی بیات