روزگذرهای منِ معمولی

من این حروف نوشتم چنانکه غیر ندانست
تو هم ز روی کرامت چنان بخوان که تو دانی..

آخرین مطالب

۳ مطلب در تیر ۱۳۹۵ ثبت شده است

با تشکر از پیشرفت علم

سه شنبه, ۲۹ تیر ۱۳۹۵، ۱۱:۴۵ ق.ظ
بالاخره بعد از هفت سال عینکی بودن از دستش خلاص شدم.
یکی از قشنگ ترین حس هایی که تو زندگیم تجربه کردم وقتی بود که از رو تخت عمل بلند شدم و همه چی رو بدون عینک دیدم.
تو این چند هفته خیلی چیزای جدید هم کشف کردم مثلا وقتی آدم وارد یک جای تاریک میشه اول چیزی نمی بینه بعد از چند دقیقه اجسام رو میبینه که مامان میگه این عادیه یا مثلا تازه فهمیدم موزاییک کف حموم خونه ما سفید ساده نیست و یکم طرح داره و خیلی چیزای دیگه ..
+ هنوز انقدر خوب نشدم که بتونم بیشتر از 10 دقیقه با لپ تاپ و گوشی کار کنم. به یکی ار آرزوهایم رسیدم بالاخره..
  • نیکی بیات

جایش خالی ست

جمعه, ۱۱ تیر ۱۳۹۵، ۱۰:۲۳ ب.ظ
در این یک ماه مهمان داشتم، از پل طبیعت و برج میلاد و دربند و نوتلا بار گرفته تا پیاده روی های میدون انقلاب و ولیعصر و دیزی سرا و خیلی جاهای دیگر را که با هم گشته ایم و آخرین شب که انگار نه انگار بیشتر از 7 سال است همدیگر رو ندیده ایم و برای هم غریبه ایم و او دردو دل کرده و من گوش داده ام و من گفته ام و او شنیده و نفهمیدیم چطور هوا روشن شده و باز هم نخواسته ایم که بخوابیم. و آخرین دیدار ما که نمی توانستم جلوی اشک هایم رو بگیرم و گریه های او که شانه هایش را میلرزاند.
امروز صبح به کشور خود رسیده بود و حالا هرکس بر میگرده سر زندگی روزمره خودش و یادش میره این حجم دلتنگی رو :)
  • نیکی بیات

دوست داشتن هم آداب دارد

جمعه, ۴ تیر ۱۳۹۵، ۰۵:۰۹ ب.ظ

بچه های دانشگاه یک گروه ساخته اند به اسم "بعد از چهارسال" . من که عذر خواهی کردم چون خیلی حوصله مجازی داشته باشم میام اینجا! و خیلی وقته استفاده ام از مجازی جات کم شده. نظر چندتا از دخترها برای آمدن به گروه این بود: "من که سعید بفهمه کلمو کنده" "منم که معذورم شوهرم میکشه منو" "منم شرمنده اخلاق احسان رو که خودتون میدونید" "بچه ها منم قاچاقی رفتم تو گروه قبل از اینکه مهدی بفهمه باید سریع لفت بدم"

+به نظر من این جمله ها توهین هم به خودشون هم به طرفشونه! این جمله ها یعنی من دلم میخواسته بیام ولی به خاطر فلانی نمیتونم!
آدم یا باید برای نظر طرف مقابلش که مخالف با حضور در جمع مختلطه(چه به علت غیرت و حساسیت و چه به علت بی اعتمادی) موافق باشه و خیلی محترمانه از بچه های گروه عذر خواهی کنه و یا با نظر طرفش مخالفه که باز هم یواشکی اومدن و غر زدن نداره باید این مشکل رو با طرفش حل کنه. دوست داشتن که فقط قربون صدقه رفتن و عکس های دو نفری نیست! احترام به شخصیت طرف مقابل هم هست.

+اینا حرفایی بود که دوست داشتم بهشون بگم ولی مطمئنن ناراحت میشدن و حق هم دارن :)

  • نیکی بیات