روزگذرهای منِ معمولی

من این حروف نوشتم چنانکه غیر ندانست
تو هم ز روی کرامت چنان بخوان که تو دانی..

آخرین مطالب

۳ مطلب در مهر ۱۳۹۵ ثبت شده است

بنویس

جمعه, ۳۰ مهر ۱۳۹۵، ۱۱:۱۶ ق.ظ
صبح که با عجله داشتم میرفتم که به اتوبوس برسم یک لحظه به ذهنم رسید که او بد قول است و احتمال داره دیر برسه. همینجوری این کتاب "بنویس تا اتفاق بیافتد " رو گذاشتم تو کیفم و حدسم درست بود. او دقیقا دو ساعت تاخیر داشت و من کلی صفحه از این کتاب رو خوندم، امروز صبحم بیدار شدم بقیه اش رو دارم میخونم.
کتاب جالبیه. چیزی رو بیان میکنه که من قبلا اصلا بهش اعتقاد نداشتم و اون نوشتن و فکر کردن به آرزوهاست. منم یه دفتر برداشتم و چیزایی که می خواستم رو توش نوشتم. این کتاب توصیه میشه. البته هنوز مطمئن نیستم از نتیجه اش :)


  • نیکی بیات

شام غریبان

پنجشنبه, ۲۲ مهر ۱۳۹۵، ۰۸:۵۳ ق.ظ

به خیمه رفتم و آتش هنوز روشن بود
هنوز غربتِ شب مثلِ روز روشن بود  
                                                 حسین غیاثی

پ.ن: اینکه شام غریبان هرسال برای آدم پیام بیاد که "برات شمع روشن کردم ، آررو کن" یه حس خیلی خوبیه :)
این هم شمع امسال.

  • نیکی بیات

ساده بگیریم که بگذرد

يكشنبه, ۱۸ مهر ۱۳۹۵، ۰۱:۲۶ ب.ظ
به قول دکتر هلاکویی درد آدم دو نوع هست. مشروع و نامشروع. 
درد مشروع دردیه که ما نخواستیم پیش بیاد برامون و دست ما نبوده مثلا مرگ یه عزیز. یا دست ما بوده ولی سازنده است، مثل سختی درس خوندن که باعث پیشرفت میشه.
 درد نامشروع دردیه که خودمون برای خودمون ایجاد میکنیم مثل یه تصمیم غلط برای ازدوج..
در کل تار و پود دنیا درد و رنجه و اتفاقا خوش بینی و آسون گرفتن زندگی به سلاح همه ماست..


  • نیکی بیات