روزگذرهای منِ معمولی

من این حروف نوشتم چنانکه غیر ندانست
تو هم ز روی کرامت چنان بخوان که تو دانی..

آخرین مطالب

به وقت عصر پاییز

چهارشنبه, ۲۲ آذر ۱۳۹۶، ۰۶:۳۸ ب.ظ

سرما خوردم بد موقعی.. شالگردن رنگی رنگی مامان بافت رو پیچیدم به خودم و بزرگترین ماگ خوشگلم که عکس ایفل داره رو برداشتم و هرچند ساعت نوشیدنی های گرم مختلف رو توش پر میکنم..

تمام کتاب دفترامو جمع کردم توی جا کتابی و کوییز فردا ظهر رو گذاشتم فردا صبح دقیقه نود بخونم..

بچه های دانشگاه زنگ زدن و حالمو پرسیدن و من چقدر خوشحالم که دارمشون ...

ولی راستش مشکل من سرماخوردگی نیس. یه چیزی توی ذهنم و توی قلبم داره نیسوزه.. یک ترس عجیب که ایا واقعا راه درستی رو انتخاب کردم برای ایندم؟! بعد از نماز موهامو میبافم و لاک گلبهی میزنم و یه رز ملایم. اینجوری کمتر چهرم شبیه ادمای مریضه.. همه چیو میسپرم به خدا.. باید یه تصمیم مهم تو زندگیم بگیرم. در موردش خیلی فکر کردم. وقت عملکردن بهشونه. مطمئنم خدا پیشمه دلمو اروم میکنه

  • نیکی بیات