روزگذرهای منِ معمولی

من این حروف نوشتم چنانکه غیر ندانست
تو هم ز روی کرامت چنان بخوان که تو دانی..

آخرین مطالب

۲ مطلب در تیر ۱۳۹۶ ثبت شده است

زندگی

شنبه, ۲۴ تیر ۱۳۹۶، ۰۸:۳۰ ب.ظ

میگم میخوام کنار بقیه کارا سمینار رو هم جمع کنم
میگه انقدر الکی سر خودتو شلوغ کردی که دیگه نمیای بشینیم یه فیلم خوب ببینیم. آخرین فیلمی که دیدیم one day بود یادته؟
میگم آره انقدر بیکار بودم دوباردیدمش
میگه نکته جالبش همینجاست. نقش اول فیلم ایده آل زندگی تو از آب درومد. یه دختری که کافی شاپ داره، یه دوچرخه داره که همه جا باهاش میره، یه خونه خوشگلِ مستقل داره . یادته گفتی یه روزی به اینا میرسی مثل این دختره؟ ولی  الان پشت فرمون  وسط ترافیکی نه از کافی شاپ خبریه نه دوچرخه نه خونه ...
نگاه میکنم به انگشتری که برای کادو دادن به او خریدیم،فکر میکنم به او، خانوادم، به بوم و رنگ های صندلی عقب، به خود مهرانا که هنوز مثل 9 سالگیش از ته دل میخنده، به فلشم که داره همه آهنگای مورد علاقمو پشت هم پخش میکنه، به خیلی چیزها ...
میگم ولی شاید اینجوری من خوشبخت تر باشم . من از زندگیم راضیم اینم ایده آل هست. فقط یه ترافیک کوچولو مشکلش هست که تا نیم ساعت دیگه تموم میشه..

  • نیکی بیات

صبر

شنبه, ۱۷ تیر ۱۳۹۶، ۱۰:۲۷ ب.ظ

و باز هم خبر فوت یکی از دوست داشتنی های زندگیم رو شنیدم. 

از خودم ناراحتم که دوسال سرطان ریه داشته و من خبر نداشتم و فقط از دور دوسش داشتم... عکسای دوران مریضیش رو برام فرستادن و ندیده پاک کردم و فقط برای چند لحظه به عکس چهارسال پیشش که سالم و خندون بود نگاه کردم ..قفسه سینم درد گرفت قلبم سوزن سوزن شد و یاد حرفای مامان افتادم که میگفت واسه رفتن ادما سخت نگیر، یادم افتاد که مامان همیشه نگران ناراحتیای افراطی من میشه، .. عکس رو پاک کردم و بوم و رنگ هارو گذاشتم جلوم ولی جلوی اشکامو نمیتونم بگیرم... یه جاهایی تو زندگی زیادی سخته. امشب یکی از تلخ ترین ها بود..


  • نیکی بیات