شرح حال
+فکر میکردم که اینستگرام نداشته باشم دلم برای دوستایی که کمی دورتر هستند تنگ میشه، ولی الان که چندوقته ندارمش راستش حالم بهتره و فکرم کمتر مشغوله .
از دوستای نزدیک ترم خبر دارم و خیلی همه چی خویه.
از وقتی شبکه های اجتماعی اومده کاربرد وبلاگ کمتر و کاربراش خیلی کمتر شده ولی برای من محبوبیتش از بقیه بالاتر هست.
+تا حالا شده چیزی رو دوست داشته باشید ولی ازش بترسید؟ من عاشق گربه ی خوش رنگ و خوشگل توی حیاطم، روزای گرم براش ظرف آب میذارم توی حیاط زمستونا ماشین رو کمی عقب تر پارک میکنم که بتونه کنارش گرم شه. متاسفانه محبت رو درک میکنه و انتظار نوازش داره و من ازش میترسم.و داستان داریم...
- ۱۷ آذر ۹۵ ، ۱۸:۵۰