روزگذرهای منِ معمولی

من این حروف نوشتم چنانکه غیر ندانست
تو هم ز روی کرامت چنان بخوان که تو دانی..

آخرین مطالب

او رفته است

جمعه, ۸ بهمن ۱۳۹۵، ۰۵:۰۱ ب.ظ

همه میگن خاک سرده و با گذشت زمان آدم عادت میکنه به نبود عزیزش، ولی با گذشت زمان فقط دل آدم بیشتر تنگ میشه همین.

+تمام گلهاش خشک شده بود ولی بقیه وسایل جوری بودن که انگار هیچ اتفاقی نیافتاده، دمپایی های جفت شده کنار تختش، تار موی سفید رو بالشت، کلاه آویزون پشت در، بوی ادکلنش ، ساعتش، عینکش ..

+دوتا از کتابهایی که خودش خیلی دوست داشت رو برای یادگاری برداشتم. کتابها مال سال 41 هستنو نیاز به صحافی دارن. 

توی کتابا دوتا عکس پیدا کردم یکی از خودش یکی پدرش.  یه برگ تبلیغاتی که مال همون سالهاست و لیست حضور و غیاب دانشجوهاش که مال سال 69 هست و پشتش با دست خط خودش چند بیت شعر نوشته ...

خیلی سخته آدم دلش رو به این چیزا خوش کنه..



  • نیکی بیات