روزگذرهای منِ معمولی

من این حروف نوشتم چنانکه غیر ندانست
تو هم ز روی کرامت چنان بخوان که تو دانی..

آخرین مطالب

اوضاع همیشه همین هست

دوشنبه, ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۸:۰۵ ق.ظ

روی صندلی رو به رویش میشینم مقالات رو تند تند ورق میزنه، دوتاشون رو با خودکار قرمز ضربدر میزنه میده دست من "این دوتا نه، مدل سازی ندارن" برگه هارو تا میکنم میذارم تو کیفم . میگه "بقیه معتبر هستن ولی مطمئنی میتونی از توشون چیزی پیدا کنی!" چیزی نمیگم میگه" به هرحال سعیتو بکن، تا دوهفته دیگه تمومشون کن". تشکر میکنم میام بیرون. 
به این مقاله ها فکر می کنم، به دوتا کتابی که فقط یک ماه وقت دارم برای امتحانا بخونم، به جزوه هایی که هنوز زبان اصلی موندن و نگاشونم نکردم.. و بازهم مقاله های دیگه که موندن ...
توی اتوبوس میشینم از بین اون همه کتاب و مقاله کتاب "یک روز قشنگ بارانی" رو شروع میکنم، وقتی تموم میشه به ترمینال پایانی رسیده ام... پس چرا درس نخوندم!
شب با او صحبت میکنم. میگه امسال بریم نمایشگاه کتاب؟ به این فکر میکنم که کتاب نمیخوام ولی آخرین بار خیلی بچه بودم با بابا رفته ام.. به این فکر میکنم که تا حالا با او نرفته ام نمایشگاه. سریع جواب میدم "من سه شنبه می تونم :) بریم "  پس درس کی بخونم؟! لابد از نمایشگاه کتاب بیام میخونم دیگه! شب که اونجا نمیمونم :) خودم رو اروم میکنم "درس برای خوندن زیاده همیشه هست ولی نمایشگاه رو شاید ده سال پیش دیده ام ..."
+نزدیک امتحانا که میشه هرترم اوضاع به همین صورت هست  متاسفانه...

  • نیکی بیات